سریال Black Mirror یکی از ماندگارترین آثار تلویزیونی در نقد فناوری افسارگسیخته است که در قسمت های مختلف خود، فناوری های جالب توجهی را معرفی می کند.
فرض کنید اپلیکیشنی را روی گوشی هوشمند خود باز می کنید، یک صدای مهیب، بیهوش می شوید و ۳۰ دقیقه بعد در شرایطی هستید که نای نفس کشیدن ندارید. همه قصد کشتن شما را دارند و دنیای مدرن در حال از هم پاشیدن است. در کنار همه ی اینها، حس می کنید که شارژر گوشی هوشمندتان بیش از حد هوشمند شده و احساسات دارد.
پاراگراف بالا، نمایی کلی از تمامی قسمت های سریال معروفBlack Mirrorیا آینه سیاه است. این آنتولوژی (سریالی که در هر قسمت، داستانی مستقل دارد) که توسطچارلی بروکرساخته شده، به فناوری های ترسناک و دیوانه وار موجود در داستان هایش مشهور است. البته این سطح از افسارگسیختگی دنیای فناوری در سریالی که نامش را از بازتاب تصویر ما در صفحه ی تاریک گوشی های هوشمندمان برداشته، دور از انتظار نیست.
گجت های موجود در سریال آینه سیاه، در مرکز دنیاهای چندگانه و فوق پیشرفته ی آن قرار دارند که این سریال را به محصولی قابل توجه و پرطرفدار تبدیل کرده اند. دنیای این سریال، آینده ای را نشان می دهد که اخلاق در آن زیر سوال رفته است. همراه شدن با جامعه، در این دنیا اجباری است. افرادی نیز که از بند این اجبارها رها شده و استانداردهای آن را نادیده می گیرند، همیشه تنبیه می شوند. البته در برخی از ایده های این سریال، بارقه هایی از امید را می توان مشاهده کرد. یکی از این موارد، زندگی دیجیتالی پس از مرگ است که توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. البته سازنده ی سریال، در همین بخش نیز نشانه های نگران کننده ای از فناوری را نشان داده است.
در کنار تمامی تصاویر غم باری که در این سریال می بینیم، فناوری های خوبی نیز در این سریال مشاهده می شود. در واقع سریال نشان می دهد که فناوری ساختارشکن در طبیعت خود پدیده ی مضری نیست. مشکل اصلی، مردم هستند که با استفاده ی ناصحیح از فناوری ها، به دالان های تاریک، فاسد و غم باری قدم می گذارند که دارک وب در مقایسه با آنها، مانند سرویس یوتیوب کودکان است.
نکته ی قابل توجه دیگر این است که کمبود و مفید بودن بخشی از فناوری موجود در سریال بلک میرر، احساس می شود. به عنوان مثال، فناوری که کارهای آینده را به شما یادآوری کند یا در مورد نتایج قرار ملاقات بعدی تان، هشدار دهد. اگرچه تمام این فناوری ها، متعلق به آینده ی دور به نظر می رسند، اما با کمی هشدار باید بدانید که برخی از این فناوری ها تا حدودی به مرحله ی واقعی شدن نزدیک هستند.
در ادامه ی این مطلب زومیت، تعدادی از فناوری های معرفی شده در این سریال را از ترسناک تا مفید، معرفی می کنیم.
(فصل ۳ اپیزود ۵: Men Against fire)
فناوری MASS یک ایمپلنت عصبی است که تمامی ۵ حس افراد را تقویت می کند. این فناوری به سربازان امکان می دهد تا اطلاعات بیشتری در مورد اطراف خود داشته باشند، با هم صحبت کنند و همچنین دستورات را بهتر دریافت کنند. در برخی اوقات، این ایمپلنت، حس بویایی سربازها را تضعیف می کند تا بوی اجساد را حس نکنند.
یکی از قابلیت های این ایمپلنت، توانایی آن در ایجاد واقعیت افزوده است. در اپیزودMen Against Fire،از این فناوری برایتغییر احساسات سربازان در مورد افراد عادی استفاده شده است. این سربازان باید طی یک قتل عام برنامه ریزی شده، افراد یک منطقه را به قتل برسانند و با استفاده از این ایمپلنت، مردم را به شکل هیولا می بینند و کشتنشان آسان تر خواهد شد.
(فصل ۴ اپیزود ۲: Arkangel)
این ابزار نظارتی را می توان در
به عنوان مثال اگر نخواهید فرزندتان تصاویر خشونت آمیز یا خون ببیند، این محتوا را در چشمانش شطرنجی می کنید. حتی خصوصی ترین لحظات فرزندان نیز قابل دیدن توسط والدین هستند و این ایمپلنت، قابل برداشتن یا پاک کردن نیست.
(فصل ۳ اپیزود ۱: Nosedive)
شبکه ی اجتماعی معرفی شده در این اپیزود، مانند آن چیزی است که امروزه در اپلیکیشن های خدماتی مانند تاکسی های آنلاین یا فروشگاه های اینترنتی می بینیم. منتها در این داستان، مردم به یکدیگر رای می دهند. هر فرد با توجه به رفتارهایی که در طول روز دارد، امتیاز دریافت می کند و این امتیاز در ایمپلنتی در بدنش ذخیره می شود.
امتیازهای کسب شده در این سیستم، در تمامی بخش های زندگی مردم از خرید خانه تا ارتقای شغلی تاثیر دارند. آن دسته از افراد نیز که ایمپلنت خود را خارج می کنند، از جامعه طرد خواهند شد.
(فصل ۱ اپیزود ۲: Fifteen Million Merits)
تبلیغات در این اپیزود، چشمان شما را دنبال می کنند. به بیان دیگر اگر چشمانتان را از صفحه بردارید، تبلیغات متوقف شده و تا زمان بازگشتن توجه کامل شما، متوقف می ماند. در واقع، کاربر برای رد کردن تبلیغ، راهی جز تماشا کردن آن تا انتها ندارد.
(فصل ۴ اپیزود ۶: Black Museum)
این فناوری به افراد اجازه می دهد تا هوشیاری خود را به فرد یا جسم دیگری منتقل کنند. البته خود فناوری به خوبی در این اپیزود شرح داده نمی شود. تنها در این حد می دانیم که متخصص فناوری، هوشیاری فرد مورد نظر را با جسمی سرنگ مانند استخراج کرده و آن را در فرد یا شئ دیگر تزریق می کند. این شئ می تواند یک عروسک یا حتی تصویر هولوگرامی باشد.
در ادامه ی اپیزود، هوشیاری زنی که در شرایط کما است، وارد بدن شوهرش می شود. این هوشیاری تزریق شده، مانند صدایی در ذهن این شوهر اضافه می شود. خوشبختانه،
یک لایه ی دیگر نیز در این فناوری پیشرفته وجود دارد. افراد می توانند یک کپی از هوشیاری خود را به یک شبیه ساز هولوگرامی منتقل کنند. این هوشیاری، درد را احساس می کند اما هوشیاری واقعی فرد آسیبی نمی بیند. در واقع این اپیزود، فناوری پیچیده ای را به عنوان مرکزیت خود انتخاب کرده که جذاب و البته ترسناک است.
(فصل ۴ اپیزود ۵: Metalhead)
سگ های رباتیک این داستان، افرادی را که در دنیای مرده ی آینده هستند، از بین می برند. در این دنیا، Metalheadبه عنوان فرمانروای اصلی شناخته شده است. این سگ های رباتیک، چندین راهکار و ابزار برای کشتن مردم دارند. آنها به قدری هوشمند هستند که توانایی رانندگی کردن دارند. نکته ی قابل توجه این است که این سگ ها با
(فصل ۱ اپیزود ۲: Fifteen Million Merits)
در جامعه ی آینده ای که در این قسمت ترسیم شده، انسان ها خدمتکارانی هستند که روی دوچرخه های ثابت پدال زده و برق تاسیسات را تامین می کنند. پول، در این جامعه کاملا دیجیتال شده است. پاداش ها به صورت سکه هایی با نامFarmVilleبه افراد اهدا می شوند تا از آنها برای خریدن غذا، ورود به رویدادهای مختلف یا خریدهای دیجیتال مانند لباس برای آواتار خود استفاده کنند.
(فصل ۲ اپیزود ۲: White Bear)
این سربند کوچک، حافظه ی فرد را به مدت یک روز به طور کامل پاک می کند. در این اپیزود، از سربند برای پاک کردن حافظه و عذاب دادن ادامه دار یک زن محکوم به قتل استفاده می شود.
(فصل ۱ اپیزود ۲: Fifteen Million Merits)
کوکی که گویی نامش را از اصطلاح کوکی در مرورگرهای وب برداشته باشد، ابزاری برای انتقال هوشیاری افراد است. کاربران با این کار، دستیاری هوشمند و کاملا شبیه به خود خواهند داشت که وارد یک بدنه ی مجازی می شود. این هوشیاری، تمام علایق و عادت های کاربر را با تمام جزئیات می داند. در نتیجه، این دستیار کاملا هوشمند در انجام بسیاری از وظایف شخصی مانند پختن غذا یا تنظیم درجه حرارت خانه ی هوشمند، مفید خواهد بود. کمبود این ایده آن است که کوکی ها برخی اوقات از کپی بودن خود بی خبر می شوند.
(فصل ۴ اپیزود ۱: USS Calister)
این اسکنر دیجیتال، برای ساختن آواتارهایی از افراد در یک
(فصل ۳ اپیزود ۶: Hated In The Nation)
در آینده ای که جمعیت زنبورها به مقدار قابل توجهی کاهش یافته است، این پهپادها تولید شده و در سرتاسر جهان پخش شده اند. شرکت Granular، تولیدکننده ی این زنبورها، از فناوری چاپ سه بعدی برای ساخت و تکثیر آنها استفاده کرده است. این پهپادها به دوربین های جاسوسی کوچک و قابلیت تشخیص چهره مجهز هستند که دولت ها با استفاده از آنها، مردم را تحت نظر داشته و نقشه های تروریستی و جرم های احتمالی را شناسایی می کنند.
متاسفانه، این زنبورهای رباتیک هک شده و برای مقاصد تروریستیو قتل استفاده می شوند. در داستان این اپیزود، هر فردی که بیشتر از بقیه، مخاطب هشتگ DeathTo# باشد، مورد حمله قرار می گیرد.
(فصل ۱ اپیزود ۳: The Entire History of You)
در این داستان، یک جسم به اندازه ی دانه ی غلات در پشت گوش فرد تزریق شده و همه چیز را از چشم، گوش و بینی او ذخیره می کند. این وسیله مانند یک دستگاه DVR برای خاطرات کاربر عمل می کند. این حافظه ها قابلیت پخش در برابر چشمان خود کاربر یا روی صفحات نمایش را دارند.
(فصل ۳ اپیزود ۲: Playtest)
این تکنولوژی واقعیت افزوده، توسط توسعه دهنده ی مشهور بازی های ویدیویی یعنی SaitoGemu طراحی شده است و سطح جدیدی از بازی های ترسناک را ارائه می دهد. نام این فناوری، Mushroom یا قارچ است که به صورت یک ایمپلنت در پشت گردن کاربر تزریق می شود.
ایمپلنت تزریق شده، مغز کاربر را اسکن کرده و اطلاعاتی در مورد عمیق ترین و تاریک ترین ترس های آنها استخراج می کند. سپس، این ترس ها به یک بازی ترسناک واقعیت افزوده تبدیل می شوند و ترس های کاربر را زنده می کنند.
(فصل ۴ اپیزود ۳: Crocodile)
در اپیزود کروکودیل، اصلاح کننده ها (Corroborator) گجت هایی معمولی هستند که کارشناسان
متاسفانه، چشم انداز افراد همیشه همه ی واقعیت را برملا نمی کند؛ بلکه تنها نحوه ی مشاهده ی اتفاق در دید آنها نشان داده می شود. در نتیجه، کارشناسان باید حافظه ی افراد متعددی را بررسی کنند.
(فصل ۲ اپیزود ۱: Be Right Back)
این سرویس، غم از دست دادن عزیزان را برای مردم کاهش می دهد. مشتریان این هوش مصنوعی، یک شبیه سازی زنده از فرد مرده را دریافت کرده و با آن ارتباط برقرار می کنند. هوش مصنوعی، فرد مورد نظر را بر اساس خاطرات بارگذاری شده توسط مشتری و همچنین تاریخچه ی شبکه های اجتماعی او، بازسازی می کند. با استفاده از این اطلاعات، یک فرد شبیه سازی شده تولید می شود که از لحاظ ظاهر و صدا و حتی خاطرات، کاملا شبیه فرد مرده است.
(فصل ۲ اپیزود ۴: White Christmas)
این ابزار واقعیت افزوده، مانند نسخه ای کاملا پیشرفته از عینک
زدآی به کاربر امکان می دهد تا پیام های متنی را بدون نیاز به گوشی هوشمند بخوانند یا ارسال کنند. تماس های صوتی و تصویری، عکس برداری، بزرگنمایی متن و تصاویر، پخش زنده ی چشم انداز شخصی و بسیاری قابلیت های دیگر، در این ابزار گنجانده شده است. کاربر با استفاده از این ایمپلنت می تواند افراد را بلاک کرده و تصویر و صدای آنها را از زندگی خود حذف کند. مجرمان نیز در این سیستم مسدود می شوند و یک علامت قرمزرنگ ثابت در بالای چهره ی آنها به دیگران نمایش داده می شود.
(فصل ۴ اپیزود ۶: Black Museum)
این دستگاه آزمایشی، احساسات فیزیکی فرد را به پزشک معالج منتقل می کند. کاربرد اصلی این دستگاه، در اورژانس بیمارستان است تا بیماری و مشکل فرد مراجعه کننده، به سرعت تشخیص داده شود. ابتدا بخش کلاه مانند دستگاه روی سر بیمار نصب می شود. سپس احساسات او به ایمپلنت موجود در گردن دکتر فرستاده می شود. در نتیجه، پزشک می تواند با سرعت بیشتری، درد و بیماری فرد اورژانسی را تشخیص دهد. این فرآیند در زمانی که بیمار قادر به صحبت کردن نبوده یا بیهوش باشد، مفید است.
(فصل ۳ اپیزود ۲: USS Callister)
بازی واقعیت مجازیInfinityیک سطح جدید از این نوع بازی ها است که از دستگاه های عصبی برای انتقال هوشیاری فرد به دنیای مجازی استفاده می کند. این بازی مانند بازی های کنونی شبکه ای است و شما با بازیکنان دیگر در ارتباط خواهید بود. تنها تفاوت این است که در هنگام بازی کردن، بدن واقعی شما در حالتی مانند بیهوشی می ماند تا دوباره از بازی خارج شوید.
(فصل ۳ اپیزود ۴: San Junipero)
تکنولوژی این داستان به افراد امکان می دهد که مغزشان را درون یک کامپیوتر آپلود کنند. آنها در این کامپیوتر، در زندگی فانتزی خود در شهری مجازی به نام San Junipero زندگی می کنند. این قابلیت، خصوصا برای افراد معلول یا از کارافتاده جذاب است. علاوه بر این، افراد می توانند خودشان را به طور کامل در شبکه ی ابری اینشهر بارگذاری کرده و برای همیشه در آن زندگی کنند.
(فصل ۴ اپیزود ۴: Hang The DJ)
سیستم، نام یک اپلیکیشن دوستیابی است که سازگاری کاربر با معشوقش را با بررسی ۲ هزار حالت ارتباط، تحلیل می کند. می توان این اپلیکیشن را نوعی تیندر در آینده ای نه چندان دور دانست.
(فصل ۴ اپیزود ۳: Crocodile)
در این داستان، شرکتی به نامFencesیک ون تحویل پیتزای خودران دارد. طرح این ون، در ژانویه ی سال ۲۰۱۸ توسط شرکتپیتزا هاتمعرفی شد. این ون خودران، پیترای داغ را به صورت اتوماتیک به مشتری تحویل می دهد. (البته در این داستان، در حرکت کردن و توقف برای عابرین پیاده، مشکلاتی دارد!)
(فصل ۴ اپیزود ۶: Crocodile)
گجت معرفی شده در این اپیزود، به فرد در کما وصل می شود و او می تواند تنها با پاسخ های <<بله>> و <<خیر>> با اطرافیان ارتباط برقرار کند. این دستگاه پاسخ بله را با چراغ سبز و پاسخ خیر را با چراغ قرمز نمایش می دهد.
همانطور که گفته شد، سریال آینه سیاه، نقد فناوری نیست. سازندگان این سریال، برداشت غلط از فناوری و کارایی های آن و همچنین استفاده ی نامناسب از امکانات را مورد نقد قرار داده اند. به بیان دیگر، فرهنگ استفاده از فناوری و همچنین فرهنگ توسعه ی فناوری در این اثر دراماتیک مورد نقد قرار گرفته است.
شاید اگر هر یک از فناوری های گفته شده در این مطلب را از دور ببنید، برای شما جذاب برسند و چه بسا، آنها را در لیست آرزوهای تکنولوژیک خود قرار دهید. اما با دیدن قسمت های مختلف این سریال، متوجه روی تاریک این آرزوها و خطرات احتمالی آنها خواهید شد.
نظر شما چیست؟ شما راه حل کاربردی برای جلوگیری از اتفاقات را چه می دانید؟ آیا توسعه ی فناوری باید متوقف شود یا تنها با اصلاح فرهنگ استفاده، آینده ی روشنی در انتظار دنیای فناوری خواهد بود؟
درباره این سایت